کارگری که اهل یکی از روستاهای قزوین بود، در تهران کارگری می کرد؛ پس از کسب درآمد کافی، تصمیم گرفت، به روستای خود برگردد. یک مرد تبهکار از ماجرای این کارگر ساده، خبردار می شود و تصمیم به دزدیدن پول او می گیرد؛ کارگر ساده با خوشحالی سوار اتوبوس شده و به روستای خود برمی گردد؛ غافل از این که مرد بد طینت همراه اوست. بعد از آن که به روستا برمی گردد نزد همسر وفرزندان خود می رود. مرد دزد،به بالای پشت بام می رود و از سوراخ پشت بام متوجه می شود؛کارگر ساده،پول ها را زیر گلیم می گذارد؛ چراغ ها که خاموش شده و خوابشان عمیق می شود بچه ی شیر خوارکارگر را از اتاق بیرونی ، به حیاط می برد و او را از خواب بیدار کرده و به گریه می اندازد. از صدای گریه ی بچه ، پدر و مادر او بیدار شده و وحشت زده خود را به حیاط می رسانند ؛ در همین وقت دزد ،خود را به پول ها می رساند و به محض برداشتن پول ها ، ناگهان زلزله مهیبی شروع می شود و خانه بر روی سرش خراب می شود. او در میان خروار ها خاک در حالی که پول را به دستش گرفته بود به هلاکت می رسد واهل خانه نجات پیدا می کنند ولی از ماجرا خبر ندارند. پس از چند روز که خاک برداری می کنند تا اثاثیه ی منزل و آن پول را به دست آورند؛ ناگهان چشمشان به بدن آن دزد خیانت کار می افتد و به مطلب پی می برند وقضیه را می فهمند.                                                                

     این داستان حقیقت دارد و در شهریور سال 1341 در اثر زلزله ای که شبانه در قزوین رخ داده است و در این حادثه حدود بیست هزار نفر از مردم جان خود را از دست دادند واین کارگر ساده به همراه خانواده اش ، در همان شب نجات پیدا می کنند واین دزد در آن شب، به سزای عملش می رسد.[1]

یکی از مصداق های تجاوز به حقوق دیگران، چشم طمع به اموال آن هاست؛ این داستان و هزاران داستان دیگر که من و شما بار ها شنیده ایم و گاهی با چشمان خود دیده ایم ؛ واقعیتی است که درس های زیادی به ما می دهد؛ این جاست که باید گفت چاه مکن بهر کسی، اول خودت، دوم کسی .

  آیات و روایات در مورد تجاوز به حقوق دیگران پیامدها وعواقب گوناگونی را بیان کرده که بخشی از آن ها را برای شما بیان خواهیم کرد.

 یکی از حقوق همسایه، وارد نشدن در حریم خصوصی و نگاه نکردن به داخل خانه ی اوست؛ در حدیثی رسول خدا (ص) فرمودند: هرکس بر خانه همسایه، سرک بکشد و به زن ومرد همسایه نگاه کند؛ حق است که خدا او را به همراه منافقانی که در دنیا دنبال کشف اسرار و زشتی های مردم هستند؛ در آتش در آورد و از دنیا خارج نمی شود؛ تا این که خدا رسوایش کند و در آخرت زشتی اش را برای مردمان آشکار سازد.[2]

سَمَرةِ بنِ جُندَب مردی از اهل مدینه بود و نخلستانی داشت. مردی از انصار، کنار در باغ او ،خانه ای داشت؛ که درخت خرمای سمره، در آن قرار داشت و هر روز به طور سرزده و بی خبر وارد خانه می شد وسراغ درخت خرمایش می رفت و نگاهی به اوضاع زندگی آن مرد انصاری می انداخت و خانواده انصاری، از این رفت وآمد، ناراحت بودند.آن مرد از رفتار سمره به رسول خدا شکایت کرد، چون تذکّر های مکرّرش به صاحب درخت سودی نبخشید؛ پیامبر کسی را نزد آن مرد فرستاد وشکایت مرد انصاری را به اطلاع او رساند وفرمود: هنگام ورود اجازه بگیر اما آن مرد قبول نمی کرد. نه درخت خرما را می فروخت و نه جایگزین این درخت که چندین درخت دیگر بود را قبول می کرد.رسول خدا (ص)فرمودند:از آن درخت درگذر تا خداوند در بهشت سه درخت در مقابل آن به تو عطا کند؛ آن مرد باز هم حاضر به معاوضه نشد .آنگاه فرمود: ای سمره می بینم که تو مردی آسیب رسان هستی؛ پس به آن مرد انصاری چنین خطاب فرمود: برو ودرخت او را از بیخ بکن و به طرف صاحبش بیانداز ؛چرا که در دین اسلام هیچ ضرر وزیانی نیست.[3]

پیامی که این داستان به ما می دهد این است که همسایه آزاری و اذیت دیگران خشم خدا و پیامبر(ص)خدا را در پی دارد. نکته دوم این است که همسایه حق بزرگی بر گردن ما دارد و دارای حقوقی است که شاید از نظر بعضی ها پیش پا افتاده باشد اما رعایت نکردنش پیامد هایی را برای ما خواهد داشت.آیت الله مظاهری به این موارد پیش پا افتاده تعبیر به کوچک های بزرگ، می کنند یعنی مواردی مثل: نصف شب وصبح زود، با بوق زدن های بی جا، برای همسایه ها ایجاد مزاحمت کردن ، ریختن وسایل بنّایی در مسیر مردم و بند آوردن راه دیگران، ترساندن دیگران ، آب های اضافی خانه را به کوچه سرازیر کردن ، بالا بردن صدای رادیو و ضبط ماشین ، همچنین بلند کردن بلندگوی مسجد ، سرزده وبی خبر وارد محل کار وزندگی دیگران شدن ،در گرما یا سرما بدون آمادگی صاحب خانه، به عیادت رفتن، نگاه کردن به داخل خانه همسایه ، رد کردن گوسفندان از داخل زمین گشاورزی همسایه و صدها نمونه دیگر، که در بین مردم روستا پیش می آید؛ اگرچه کوچک وپیش پا افتاده اند اما در حقیقت بسیار بزرگ بوده ودارای اهمیت است. بسیاری از دعواها ودرگیری ها از همین موارد به ظاهر کوچک به وجود می آیند.

یکی دیگر از مصادیق تجاوز به حقوق دیگران، خوردن  اموال یتیم است خداوند در قرآن کریم می فرماید: کسانی که دارایی یتیمان را به ناحق می خورند ، جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو می برند و به زودی در آتش سوزان دوزخ می سوزند.[4]

رسول خدا (ص) در این باره می فرمایند : وقتی به معراج رفتم، گروهی را دیدم که آتش در شکمشان ریخته می شد و از پشت آنان خارج می شد. پرسیدم : ای جبرئیل این ها چه کسانی هستند؟ فرمود : کسانی هستند که از روی ستم اموال یتیمان را خورده اند.[5] این روایت به ما یادآوری می کند، که در معامله با یتیم و رفت وآمدهایی که با او داریم باید مراقب باشیم، حق او پایمال نشود و برای او بهترین ها را بخواهیم وإلّا پیامد خوبی در انتظار ما نخواهد بود.

نپرداختن حقوق کارگر در موعد مقرّر، ظلم به کارگر محسوب می شود. در مورد تجاوز به حق کارگر در روایات، با عناوین مختلف بیان شده که پیامد هایی مثل عدم آمرزش گناهان[6] و این که مستحق لعنت[7] است و موجب محرومیت از بوی بهشت[8] ،یادآوری شده است. به طور مثال: اگر شخصی را برای درو کردن گندم وجو و یا هر کار دیگر،به کار گرفته ایم، تا عرق او خشک نشده؛ باید حقوق او را پرداخت. اگر این کار به تاخیر بیفتد، حق کارگر پایمال شده است ولو این شخص از آشنایان شما باشد.                                           یکی دیگر از نمونه های تجاوز به حقوق دیگران، مسخره کردن است ؛ چون با این کار آرامش روانی شخص به هم می خورد وهمچنین شخصیت وآبرویش خدشه دار می شود و گاهی آبروی از دست رفته برنمی گردد وقابل جبران نخواهد بود.[9] به همین دلیل پیامدی که در بر دارد بسیار دردناک خواهد بود؛ که خداوند متعال می فرماید: وَیلٌ لّکُلِ هُمَزَةٍ لُمَزَه[10] (وای بر هر عیب جوی مسخره کننده) .در ذیل تفسیر این آیه بیان شده است که پیامبر اکرم (ص)فرمودند: در شب معراج گروهی از دوزخیان را دیدم که فرشتگانی گوشت پهلویشان را جدا می کردند وبه آن ها می خوراندند؛ از جبرئیل پرسیدم این ها چه کسانی هستند؟ گفت :این ها اهل هُمَزَة و لُمَزَة هستند که غیبت امت تو را می کردند وآن ها را مسخره می نمودند.[11]  مردم در برابر یکدیگر نقش آینه را ایفا می کنند؛ اگر به دیگران خوبی کنیم همان خوبی را از او یا دیگران، خواهیم دید واگر حقّ کسی را پایمال کردیم؛ دیر یا زود باید منتظر پیامد آن، از سوی دیگران باشیم.

هرچه کِشتی در جهان از نیک وبد                  حاصلش بینی به هنگام درو               

از مکافات عمل غافل مشو                         گندم از گندم بروید ، جو ز جو[12] 

دنیا مثل بوم رنگی است که همه ی اعمال را به خودمان بر می گرداند؛ هم در این دنیا وهم در آخرت اگر به شخصی فحّاشی کنیم دیگران به ما ناسزا خواهند گفت؛ اگر دل دیگران را با حرف نا به جا بیازاریم دیگران برای ما دل آزردگی به وجود می آورند و یا در آخرت باید با مکافات هایی که در انتظارمان است، دست وپنجه نرم کنیم. بنابراین در جمع بندی صحبت هایی که خدمت شمابیان شد، باید به این نکته توجه کنیم که ضایع کردن حقوق دیگران به دزدی یا مواردی از این قبیل، خلاصه نمی شود ونکته دیگر این که هر کاری که موجب سلب آسایش وآرامش دیگران شود دارای پیامدها وعواقب دنیوی واخروی خواه



[1] . پند های جاویدان ص 120

[2] . ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص282

[3] .  وسائل الشیعه ج 17 ص 340

[4] .  سوره نساء آیه 10

[5] . وسائل الشیعه ج 17 ص 247

[6]. إنَّ اللهَ غافِرَ کلّّ ذَنبٍ إلّا مَن أحدَثَ دَیناً  أو غَصَبَ اجیراً اَجرَه اَو رَجُلاً باعَ حُراً   (رسول خدا(ص):خدا بخشاینده همه گناهان است مگر گناه بدعت گذار در دین ،غاصب مزد کارگر ،وآن که آزادی را به بردگی بفروشد.)  (عیون اخبار الرضا ج2ص33)

[7] .مَن حَبَسَ اَجیراً اَجرَهُ فَعَلَیهِ لَعنَةُ اللهِ والمَلائِکةِ والنّاسِ اَجمَعِین لایَقبَلُ اللهُ منهُ یَومَ القِیامَةِ صَرفاً وعَدلاً   (رسول خدا (ص)فرمود:لعنت خدا وفرشتگان وهمه مردم بر کسی باد که مزد کارگری را نپردازد .خدا در روز قیامت از او هیچ مال ومعادلی را نمی پذیرد.) (تفسیر قمی ج2ص276)

[8] .ومَن ظَلَمَ اَجیراً اَجرَهُ اَحبَطَ اللهُ عَمَلَهُ وحَرَمَ عَلَیهِ رِیحَ الجَنَّةِ   (در حدیثی آمده است:هر کس به ستم مزد اجیری را نپردازد خدا اعمالش را باطل کرده بوی بهشت را بر وی حرام میکند.) (الفقیه ج4 ص12) به نقل از مفاتیح الحیاة ص 345

[9] . آب رفته به جوی برنمی گردد.

[10] . سوره همزه آیه 1

[11] . تفسیر یک جلدی مبین ذیل سوره همزه

[12] . مثنوی معنوی دفتر دوم بیت2573