( إنا بَلَونَاهُم کَمَا بَلَونَا أصحَابَ الجَنَةِ إذ أقسَمُوُا لَیَصرِمُنَّهَا مُصبِحِین)[1]

 پدر پیری بود که محصولات باغش را بعد از رفع نیاز خودش، بین فقرا تقسیم می کرد بعد از مرگش پسرانش گفتند ما نمی توانیم مثل پدرمان عمل کنیم؛ با همدیگر قسم خوردند؛ میوه های باغ را صبح گاه بچینند ونگذارند فقیری وارد باغ شود . یک روز که به سمت باغ حرکت کردند؛ به همدیگر می گفتند مواظب باشید امروز حتی یک فقیر هم نباید وارد باغ شود؛ وقتی به باغ رسیدند دیدند تمام درختان و محصولاتشان به خاکستر تبدیل شده است و این در حالی بود که باغ های اطراف هیچ آسیبی ندیده بود. هنگامی که باغ خود را دیدند خیال کردند؛ باغ دیگران است؛ کمی جلوتر رفتند اما وقتی فهمیدند باغ خودشان به این حال و روز افتاده ، متحیّر شدند؛ یکی از آن ها که ایمانش کمی بیشتر بود؛ گفت آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمی گویید؟ نگفتم از خدا دور نشوید ونیازمندان را از اموالمان بهره مند سازیم؟ ولی شما گوش نکردید و به این روز مبتلا شدید. آن ها از کار خود پشیمان شده و رو به درگاه الهی آوردند وگفتند: خدایا گناهان ما را ببخش وباغستانی بهتر از آن را برایمان جایگزین کن.

داستانی که خدمت شما عرض کردم شأن نزول آیات 17 تا33 سوره قلم می باشد؛ در منابع دینی آیات و روایات  متعددی در مورد توجه به فقرا و نیازمندان بیان شده است اما این داستان درس های زیادی به ما می آموزد وبه نکات دقیقی اشاره دارد که خدمت شما بیان می کنیم:

 اولین و مهم ترین درسی که از این داستان برداشت می شود؛ این است که بی توجهی به نیازمند، باعث حبط و نابودی اموال و نازل شدن بلا در همین دنیا خواهد شد و این گونه نیست که هر عملی از انسان سر می زند؛ در آخرت به حسابش رسیدگی شود. دلیل بسیاری از بلاها ومصیبت هایی که در زندگی ما وارد می شود؛ کارهای اشتباهی است که قبلا توسط خود ما صورت گرفته است. بی توجهی به فقیر ، بی توجهی به خداست و بی توجهی به خداوند موجب عذاب دنیوی خواهد شد؛ امام صادق (ع) می فرماید:  ما عَذَّبَ الله اُمَة إلَّا عِندَ إستِهانَتِهِم بِحُقُوقِ فُقَرَاءِ إخوَانِهِم[2]  ( هرگز خدا امتی را عذاب نکرده است، مگر هنگام خوار شمردن حقوق برادران نیازمندشان.) ؛ بسیاری از بلاهایی که دچارش می شویم به خاطر اعمال گذشته خود ماست و خداوند بدون دلیل کسی را عذاب نمی کند.

نکته دومی که از داستان برداشت می شود این است که در بین باغ های روستا فقط این باغ تبدیل به خاکستر شده بود و بقیه بوستان ها سالم بودند. ضرب المثل معروفی داریم که می گوید: هرچه کنی به خود کنی ، گر همه نیک وبد کنی. هرشخصی محصول کار خود را می بیند؛ هر کشاورز به اندازه ی تلاشش محصولاتش را برداشت می کند .خداوند در آیات 164 سوره انعام،18 سوره فاطر، 15 سوره اسراء، 7 سوره زمر و 38 سوره نجم می فرماید :(وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى) هیچ گناه کاری گناه دیگری را به دوش نمی کشد. خداوند هیچ گاه گناه دیگران را به حساب دیگری  نمی نویسد و عذابی که بر باغ پسران پیرمرد نازل شد ؛ محصول کار اشتباهی بود که انجام داده بودند؛ بنابراین عذاب الهی بر باغ های دیگر نازل نشد.

البته گاهی اوقات به خاطر اینکه وظیفه اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر به میان می­آید،  بر همه افراد واجب کفایی می­شود تا جلوی منکرات و فساد را بگیرند، در این صورت وقتی افراد اجتماع خودشان را کنار بکشند، عذاب و بلا به صورت عمومی دامنگیر همه جامعه می­شود، حتی کسانی که هیچ گناه و فسادی نمی کردند.

 حضرت امیرالمومنین علیه السلام می­فرماید: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا [3].  ای مردم ! بدانید راضی بودن به گناه و خشم کردن بر بندگی خدا ، مردم را شریک در عذاب می گرداند. ناقه ی ثمود را یک نفر کشت و خداوند همه ی آنها را محکوم به عذاب کرد ؛ از آن جهت که راضی به کار او بودند[4].

  نکته ی سوم این است که علت نابودی باغ چیز دیگری غیر از بی توجهی و بی اعتنایی پسران نسبت به حال فقرا نبود؛ چون قرآن تصریح دارد که علت نازل شدن عذاب ، محروم کردن فقرا از میوه های باغ بود. یک کشاورز یا هرشخص دیگری در زندگی روزمره با کمک به فقرا به مال وزندگی خود برکت می دهد واین کار مثل هرس کردن درخت می باشد که در ظاهر شاخه­ی درخت بریده می شود و محصولش کم می شود اما سال های بعد ثمره­ی آن چندین برابر می شود و در مقابلش کسی که به این مسائل توجهی ندارد وفکر می کند که با کمک نکردن به فقیر به مالش افزوده می شود اما در نهایت باید منتظر بیماری خود وفرزندان وگرفتاری های مختلف در زندگی باشد. خداوند متعال در زکات و صدقه برکت و رحمت قرار داده ولی ما ایمانمان به وعده های الیهی ضعیف است، قصابی زمان شهید اول شکایت کرد به ایشان که من صبح زود گوسفندی می خرم مثلا به فلان قیمت، ذبح می­کنم و پس از پوست کردن و تمیز کردن به بازار می آیم و تا شب یک سره مشغول فرختن هستم، خیلی هم نسبت به دخل و ترازویم دقیق هستم و قیمت بازار و حساب و کتابم هم دقیق است، ولی شب که می­شود حساب می­کنم گاهی می­بینم، پول گوسفندی که باید فردا بخرم هم به زور درمیاد ( این یعنی بی برکت شدن کسب و کار) خلاصه شکایت کرد و گفت اهل حلال و حرام هم هستم، اهل واجبات و نماز هم هستم (چون این موارد خیلی وقتها باعث بی برکت شدن مال و کسب و کار می­شود[5].) شهید اول گفت اگه می­خواهی کسب و کارت برکت کند، گوشتی که دست مردم می­دهی چرب تر بکش؛ مرد قصاب گفت: من با این دقتی که دارم باز شب که حساب می­کنم می­بینم کم آورده­ام، شهید اول گفت: چند روز امتحان کن به گردن من، بعد چند روز وقتی شهید اول از بازار عبور می­کرد مرد قصاب با شور و شعف فریاد زد، درست می­گفتی، درست شد.

نکته چهارمی که از داستان برداشت می شود ؛ بسیار دقیق است و آن نکته این است که آن ها از زکات واجب خودداری نکردند؛ بلکه صدقه مستحبی را پرداخت نکردند و به این بلا دچار شدند ؛ بنابراین وقتی ترک زکات مستحبی اثرش این چنین است ؛ پس ترک زکات واجب ، تاثیرش چند برابر خواهد بود. زکات واجب را هر کشاورز و دامدار باید پرداخت کند ویک وظیفه شرعی است؛ اما صدقه دادن ،که شامل کمک به نیازمندان وفقراست یک امر مستحبی است و اگر شخصی بتواند با گرفتن دست نیازمندان سنگی از جلوی پای آن ها بردارد کار مهمی انجام داده است.  زمانی که یک نیازمند دست نیاز به سمت شما دراز می کند؛ آبروی خود را زیر پا می گذارد؛ اگر در این مواقع توانستیم دست اورا بگیریم ودست رد به سینه ی اونزنیم وظیفه ی خود را به طور کامل انجام داده ایم اما اگر نسبت به این افراد بی توجه بودیم در نظر خداوند ارزشی ندارد.



[1] سوره قلم آیه17

[2] تحف العقول، ص .5404- بحار، ج 71، ص .313

[3]  نهج البلاغه فیض ، خطبه 192

[4]  می­توانید مراجعه کنید به داستان قوم ثمود و حضرت صالح پیغمبر علیه السلام.

 

 

[5] حضرت رسول(ص)مى فرماید: «هر کس نماز را سبک بشمارد، دچار پانزده بلا مى شود:
شش بلا در دنیا و سه گرفتاری هنگام مردن و سه تا در قبر و عالم برزخ و سه مجازات در قیامت متوجه او خواهد شد:
از شش بلایی که در دنیا متوجه وی می گردد، دو تایش مربوط به از دست دادن برکت است. یعنی خداوند هم برکت را از عمر او برمی‏دارد.(عمرش کوتاه می‏شود یا از عمرش فایده و نفعی برای آخرت نمی برد) و هم برکت را از رزق و روزی او برمی‏دارد.(مبتلا به فقر می‏شود یا اگر پول دارد، همانند افراد حسود نفعش به کسی نمی‏رسد) مستدرک الوسایل، محدث نوری، مؤسسه آل البیت، قم 1408 ش، ج3، ص 23)



             تا توانی دلی به دست آور                      دل شکستن هنر نمی باشد                             

بی توجهی نسبت به افراد ضعیف و نیازمند اثرات دیگری هم دارد که بخشی از آن ها در همین دنیای مادّی است وبخشی از آن در آخرت صورت می گیرد. یکی دیگر از آثار بی توجهی نسبت به فقرا ، مسئله عدم استجابت دعاست. رسول اکرم (ص) در حدیثی می فرمایند: مَن أکرَمَ الغِنَی لِلغِنَاه وَأهَانَ الفَقیِرَ لِفَقرِهِ سُمِّیَ فِی السَّمَوَاتِ عَدُّوَالله وَعَدُّوَالأنبِیَاءلا یُستَجَابُ لَهُ دَعوَةٌ وَلَا یُقضَی لَهُ حَاجَةٌ[1] ( هرکس ثروتمندی را به خاطر ثروتش احترام کند و به فقیر به خاطر فقرش بی توجّهی کند در آسمان ها دشمن خدا ودشمن پیامبران نامیده می شود و دعایش به اجابت نمی رسد و حاجتش برآورده نمی شود.) یکی از دلایل عدم اجابت دعا بی اعتنایی به فقراست. درحقیقت حدیث می گوید: اگر خواسته ی نیازمند را برطرف کنی من هم خواسته ی تو را برطرف می شود اما اگر نسبت به او بی توجّهی کردی من هم به حوائجت توجهی نمی کنم دقیقا حساب دو دو تا چهار تا است؛ (از هر دستی بدی از همون دست می گیری) اگر دست فقیر را گرفتی خدا هم دستت را می گیرد واگر دعوت فقیر را اجابت نکردی؛ خدا هم دعوت تو را اجابت نمی کند.

اثر دیگری که به علت بی توجهی به فقیر به وجود می آید؛ سست شدن ایمان است . شهید مطهری در کتاب انسان کامل می گوید: ایمان مقدمه خدمت به خلق نیست؛ بلکه خدمت به خلق مقدمه ایمان است. یعنی خدمت به خلق مقدمه ای برای بالا بردن ایمان است نه اینکه ایمان مقدمه، برای‌ خدمت به خلق باشد.[2] فلذا همان طور که کمک به نیازمند، باعث افزایش ایمان می شود؛ بی توجهی به فقیر در بلند مدت باعث سست شدن ایمان می شود. فلذا در حدیثی پیغمبر ص می فرماید : کَادَ الفَقرُ أن یَکُونَ کُفرَا[3]   (فقر انسان را کم کم به کفر می کشاند).

 یکی از مهم ترین دلایل عضویت افرادنیازمند ، از کشورهای مختلف دنیا، به گروه های تکفیری مثل داعش و طالبان ، فقر مالی است؛ که به علت عدم توجه مردم ودولت ها به این قشر ضعیف ، آن ها را به سمت آدم کشی می کشاند و این بی توجهی موجب سست شدن ایمان می شود و گناهانی مثل دزدی ،قتل ، فحاشی ، دو رویی و.... در جامعه فراگیر شده و باعث نا امن شدن جامعه خواهد شد. وقتی ایمان سست شود انسان دست به هر کاری می زند؛ تا خواسته هایش برآورده شود؛ چه بسیارند افراد نیازمندی که به دلیل بی توجهی مردم ومسئولین دچار خودفروشی می شوند و برای رفع نیاز های مادّی دست به گناهانی می زنند که انسان از گفتن آن شرم می کند؛ وقتی به نیازمند رسیدگی نشود؛ جامعه به سمت بی عفتی و گناه آلوده می رود .

اثرات دنیوی که ناشی از بی توجهی نسبت به فقرا بود خدمت شما بیان شد در جلسات بعدی اثرات اخروی را بیان خواهیم کرد؛ که در روایات وآیات برای این بی اعتنایی پیامدهای بسیار هولناکی بیان شده است.

 

با توجه به خطی که درباره راضی بودن به گناه دیگران و امر به معروف و نهی از منکر

ترک نماز و گناه موجب فقر و بی برکت شدن

ایمان نداشتن به وعده های الیهی و متفاوت بودن حساب ما و حساب خداوند

که قابلیت بسط و گسترش به محتوا می دهد( همین مقدار برای یک جلسه سخنرانی کفایت می­کند استاندارد 4 صفحه را هم دارد.

 

 

یکی از مهم ترین حقوقی که خداوند متعال برای فقیر قرار داده ،کمک های مالی از سمت ثروتمندان است واین قاعده باید رعایت شود تا تعادل بین غنی وفقیر حفظ شود، فلذا بی توجهی نسبت به فقیر شکایت فقیر در روز قیامت را در پی خواهد داشت. پیامبر ( ص) می فرمایند:  وَیلٌ لِلأغنِیَاء مِن الفُقَرَاءِ یَومَ القِیَامَةِ یَقُولُونَ رَبَّنَا ظَلَمُونَا حُقُوقُنَا الَّتِی فَرَضتَ عَلَیهِم فِی أموَالِهِم (وای بر ثروتمندان درباره فقیران ؛ روز قیامت می گویند: پروردگارا در حقوقی که تو بر آن ها در اموالشان واجب کردی بر ما ستم کردند.

حقّی که فقیر بر مردم عادی دارد فقط مسئله مالی نیست؛ بلکه علاوه بر آن باید مسائل غیر مالی او هم تامین شود. بی توجهی نسبت به شخصیّت فقیر هم دارای اثر خواهد بود ؛ به طور مثال اگر نحوه سلام کردن به فقیر ویا نحوه ی کمک کردن مالی به او طوری باشد؛ که به شخصیّتش بی احترامی شود؛ خشم خدا را در پی خواهد داشت ؛ امام رضا ع می فرماید: مَن لَقِیَ فَقِیراً مُسلِماً فَسَلَّمَ عَلَیِهِ خِلَافَ سَلَامِهِ عَلَی الأغنِیَاءِ لَقِیَ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ یَومَ القِیَامَةِ وَ هُوَ عَلَیِهِ غَضبَان[4]   هرکس فقیر مسلمانی را ملاقات کند وبر او سلامی کند که باسلام به ثروتمندان متفاوت است؛ روز قیامت خدا را در حالی که بر او خشمگین است؛ ملاقات خواهد کرد.

فقیر غیر از خدا کسی را ندارد وامیدش فقط به اوست به همین دلیل یکی از عواملی که موجب خشم خداوند و رسوایی فرد در قیامت می شود خشم فقیر است؛ تاجایی که طبق روایات اگر فقیر شخصی را نفرین کند و مورد خشم او واقع شود؛  مورد نفرین خداوند قرار می گیرد وخداوند در روز جزا او را در بین مردم رسوا خواهد کرد در این زمینه امام صادق ع می فرمایند: من حَقَّرَ مُومِنَاً أَو استَخَّفَ بِه وَاحتَقَرَهُ لِقِلَّةِ ذَاتِ یَدِهِ وَ فَقَّرَهُ شَهَّرَهُ اللَّهُ یَومَ القِیَامَةِ عَلَی رُئُوسِ الخَلَائِقِ وَحَقَّرَهُ ولا یَزَالُ ماقِتاً لَهُ [5] ( هرکس مومن فقیری را خوار وسبک کند و به سبب فقرش کوچک بشمارد خدا روز قیامت در حالی که خوارش کرده است در برابر همه آفریدگان رسوا می کند وپیوسته از او خشمگین است.


     خاطر ناشاد را دلشاد کردن همت است                   باغ آفت دیده را آباد کردن همت است

     صید مرغان حرم کردن ندارد افتخار                     طایری را از قفس آزاد کردن همت است

     در زمان ناتوانی یاد یاران فخر نیست                    روز قدرت از ضعیفی یاد کردن همت است


بی توجهی به فقیر این نیست که او از ما درخواست کمک کند وما او را کمک نکنیم؛ بلکه اگر ما از وجود فقیر در نزدیکان ودوستان وآشنایان خودمان با خبرباشیم وبدون این که او از ما درخواست کمک کند؛ نسبت به او بی خیال باشیم طبق روایات عواقب بسیار خطرناکی در انتظار ماست . در این باره از امام سجاد علیه السلام یک روایت تکان دهنده نقل شده که می فرمایند : (مَن بَاتَ شَبعَان وبِحَضرَتِهِ مُومِنٌ جَائِعٌ طَاوٍ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلّ :مَلَائِکَتِی اُشهِدُکُم عَلَی هَذَا العَبدِ إنَّنِی أمَرتُهُ فَعَصَانِی أطَاعَ غَیرِی وَکَلتُهُ إلَی عَمَلِهِ وَعِزَّتِی و جَلَالِی لا غَفَرتُ لَهُ أبَدَا )[6]

هر کس با شکم سیر بخوابد در حالی که در نزدیکی او مومنی گرسنه باشدخدا می فرماید :ای فرشتگانم شما را بر این بنده ام گواه می گیرم که به او فرمان دادم ولی نافرمانی کرد واز دیگری فرمان برد؛ او را به عملش رها میکنم و به عزت وجلالم سوگند هرگز او را نمی بخشم.

 



[1] . ارشادالقلوب ص194

[2] .شهید مطهری، انسان کامل ص267

[3] .بحار الانوار ج72 ص29

[4] عیون أخبار الرضا ج2 ص 52

[5] . عدة الداعی ص191

[6] . ثواب الاعمال وعقاب الاعمال ص250 به نقل از مفاتیح الحیاة ص281